۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

آ غازي متفاوت

با تشکر از همکار قدیمی و همکلاسی جدیدم جناب آقای سهرابی که نخستین بودند ؛ نوشته نخستشان را بردیده می‌گذارم.

چهارشنبه سی ام بهمن 1387

آ غازي متفاوت

آ غازي متفاوت براي شروعي مبارک

دوشينه سه شنبه بود (۲۹/۱۱/۸۷) آغازين روز برپايي آوردگاه ياد گيري وياد دادن در دانشکده صدا وسيما وما دانشجويان به پايان راه رسيده گوش تا گوش در اتاق(۲۰۹)بنشسته وسر خوش از اين که مسير مشق به سرازيري رسيده سبيل تاب مي داديم و دل بر آب که "شعر "(اي که شش ترم رفت و در خوابي............... مگر اين ترم را تو دريابي) در اين خيال خوش تفرج مي کرديم و سر خوش اس ام اس رد وبدل که استاد که ما به رسم مالوف دکترش مي خوانيم و حکيمش مي دانيم از در به درون درآمدستي و بر ما در عيش او ببستي.

القصه غصه از آنجا آغازيد که استاد اعظم همانکه لبهاي مبارک از هم گشود ،آنچه از کله ي ما بر خاست چيزي نبود جز دود؛ چيزي نمانده بود که نگاه سنگين ما به يکديگر شيشه عمرمان را بشکند!!!

پس از آنکه بفرموده صندلي هاي پشت به هم نشسته را از حالت دوران ناصر الدين شاهي خارج وچون يکي از کلاس هاي دانشگاه هاي ينگه دنيا به شکل نيم دايره دراورديم احساسي اکسفوردي در ما خلق شد وما خود را در مکتب فرانکفورت ديديم با مو هايي شانه زده .

وچون استاد سبيلهاي آويزان ما راديد و نداي الغوث ما شنيد در دل خنديد و اشتلم کردن آغازيد که "به من چه شما را بود هروله به من چه که داريد زدنيا گله " به من چه که ترم هاي پيشين شما به جاي نخير هي بگفتيد بله" "کنون اين شما اين کلاس خبر خبر را توان نيست کردن زبر" اگر مرد راهيد ببنديد ميان که دوران خوش بودن آمد بسر" خبر را رياضت کشيدن رواست بجز اين هر آنچه بگويم خطاست "کنون گوش هوش تيز بايد نمود هماورد اين رزم نباشد خمود

يکي زان ميان نيک مردي نيک سرشت و عاقبت انديش دوستان را زير لب هلا داد که ياران چه نشسته ايد که تا موسم حذف و اضافه اندک زماني باقي است فرصت از دست ند هيد که عرصه تنگ است .

۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

نخستین کلاس این ترم ؛ ترم 872

سلام بر همه همکلاسی‌ها؛

امروز نخستین کلاس این ترمم برگزار شد. کلاس خوبی بود ؛ گرچه طبق معمول ، دوستان عزیز و همکار « ایرانی بازی » زیاد درآوردند و خیلی غرغر ( و قرقر ) کردند ، اما من خیلی کیف کردم. و به کلاس خیلی امیدوارم.

«ایرانی بازی » اصطلاح من است برای رفتارهای بسیار غیرعلمی در محیط های علمی و ازجمله در کلاس‌ها ! من آن قدر این اصطلاح را به‌کار خواهم برد که این گونه رفتارهای غیرعلمی که در شأن ایرانی و مسلمانی ما نیست رخت بربندد.

بدترین « ایرانی بازی » ما آن است که در همه کلاس‌ها به محض شنیدن کاری که بوی کم‌ترین تلاش را بدهد ، شروع می‌کنیم به دادوبیداد و همهمه راه‌انداختن و شلوغ کردن! که درچنین مواقع بحرانی ، به‌آرامش برگرداندن کلاس بحر در کوزه کردن است.

اما من بازهم امیدمندم و شادمان که با تنبلی ملی دارم مبارزه می‌کنم.

متأسفانه ما عادت ملی‌مان شده که همه بدی‌ها و تنبلی‌ها را هم به گردن استادان قبلی بیندازیم! که حتی درصورت صحت و دقت ، از سلامت اخلاقی برخوردار نیست.

فرض کنید: درست باشد و کم‌کاری ما به استادان پیشین ـ‌بنا به هردلیل ـ مربوط باشد ـ که اکثرا یا نیست یا دست کم دو طرفه‌است و با رضایت همیشگی دانشجوی ایرانی عزیز عاشق « ایرانی بازی » همراه است؛ حالا که کسی پیدا شده و از شما می‌خواهد به تعهد ملی و انسانی و شخصی تان برای به‌روز بودن ، سرسوزنی یاری رساند و شما را به گامی فراپیش رفتن فرا می‌خواند ، این گام را شادمانه بردارید:همین.

به هرحال قرارهای مهمی باهم گذاشتیم ؛ مثلا این که کلاس ما کلاس 2.0 است ( که این مفهوم را در ارسال (پست)‌های بعدی بیش‌تر توضیح خواهم داد ) و در کلاس 2.0 همه همکلاسی‌اند و استاد و شاگرد نداریم! و این از سرتواضع نیست بلکه اجبار است و در کلاس 2.0 نمی‌تواند غیر ازاین باشد.

در ارسال‌های بعدی درمورد وظائف همکلاسی‌ها بیش‌تر خواهم گفت.

بازهم شادمانیم را افزون می‌کنم و می‌گویم از کلاس لذت بردم و بسیار به خروجی‌های آخر بهار / جوجه‌های آخرپاییز این کلاس دل‌بسته‌ام.یاعلی.

۱۳۸۷ بهمن ۲۹, سه‌شنبه

بابی از باب آشنایی

سلامی پر از شور ؛و آغازی دوباره با بابی از باب آشنایی

با ابراز شادمانی از این که حضرت دوست ، توفيق رفيق مي كند تا با دوستان و همکلاسی‌های جدیدی آشنا شوم ؛ سَر ِآن دارم در این نخستین هم نفسی ، بابی بگشایم« از باب آشنایی» :

برای رسیدن به این اندیشه ، لطف فرمایید و پرسش های زیر را در یک فایل ورد ، در کامپیوتر خودتان « کپی و پیست/Copy & Paste » کنید . پس از پاسخ دادن دقیق و باحوصله به همه پرسش‌ها ـ و جادادن عکس مبارکتان درآن ـ ، فایل را به اسم کامل خودتان ذخیره / سیو کنید.

از محیط ای میل خودتان ( مثلا از یاهو یا جی‌میل ) این فایل وردی را به صورت اتچ / Attach به آدرس ای میل من بفرستید.

1. آخرین عکس از خودتان:

2. دانشگاه محل تحصیل:

3. نام خانوادگی :

4. نام :

5. سن:

6. رشته :

7. مقطع :

8. ورودی :

9. درس :

10. نیمسال :

11. سال :

12. محل تحصيل مقاطع پایین تر :

13. راه های تماس :

14. ای میل:

15. تلفن ها : همراه :......................................... و .............................. و ...........................................

16. محل کار : ( عنوان شغلی ؛ سابقه کاری ) :

17. ميزان آشنايی با کامپيوتر و اينترنت و ميزان استفاده روزانه از آن ها ؟

18. زبان هایی که آشناييد ( محلی و جهانی ) ؛ ميزان آشنايي ؛و ميزان استفاده از آن ها؟

19. از چه رسانه هايي و چه قدر استفاده می کنيد ( کتاب ؛ مطبوعات ؛ رادیو و تلویزیون ؛ وبلاگ ؛ پادكست ؛ . . . ) ؟

20. چه مطالعات یا چه تجارب خاصی در باره موضوع این درس دارید؟

21. چه فعالیت ویژه ای در این درس می توانید انجام دهید؟

22. چه آموزش هايي در این زمینه تا كنون گذرانده ايد ( درس های ترم های گذشته ، درس های آزاد ؛ یا.. ) ؟

23. لطفا آموزش هايي را که در این زمینه تا كنون گذرانده ايد ، تحلیل کنید؟( تجارب مثبت و منفی حاصل از آن ها که باید در کلاس خودمان مد نظر قرار گیرد )

24. این درس چه کاربردی در زندگی شخصی یا کاری شما دارد؟

25. چه‌قدر به این درس علاقه‌مندید؟ چرا؟

26. چه انتظاری از این درس و این کلاس دارید؟

27. چه پرسش‌هایی دارید که می‌خواهید یا باید در این درس پاسخ داده شود؟

28. نکته یا پرسش خاصی که من فراموش کرده باشم و باید می‌پرسیدم؟

29. .....

30. .......

شادمان از یافتن 500 دوست جدید

شادمان از یافتن 500 دوست جدید ؛برای دانشجویانم در نیمسال اول 86-87

حضرت دوست را بسیار شاکرم و قدردان که در این ترم 500 دوست جدید به حلقه دوستانم افزوده می شود. چه افتخاری به تر از این خیر و برکت و شادمانی که از راه تدریس به دست می آید !

شاید این ترم از تمام سال های فراوان تدریسم ، بیش تر دانشجو و درس داشته باشم که در نگاه اول واقعا هر مدرسی را _ حتی اگر ده برابر من سابقه داشته باشد _ می ترساند ؛ که مسؤولیت بسیار سنگینی است ؛ اما من شادمانم و شاکر از این همه دوست دوست داشتنی.

امیدوارم کلاس هایی که با هم داریم چنان باشد که هرگاه در خاطراتمان بدان برمی گردیم ، رؤیایی ترین و لطیف ترین لحظاتمان شکل بگیرد و یاد این روزها و ساعات به رقصمان آرد.

دوستدار شما همه خوبان کلاس های :

خبر ؛

گزارش ؛

وب نگاری ؛

لید نگاری ؛

روش تحقیق ؛

روش تحقیق و مأخذ شناسی ؛

زبان انگلیسی ؛

اصول و مبانی مدیریت ؛

مبانی مدیریت دولتی ؛

مدیریت رفتار سازمانی ؛

کارآموزی خبرنگاری ؛

و . . . .

و با یاد دوستان بسیار دوست داشتنیم ، دانشجویان آخرین کلاس هایم :

بچه های بسیار باصفای شبکه تمدن ( که امیدوارم شبکه شان راه افتاده باشد ) ؛

بچه های دوره اردبیل از استان های غربی و شمال غربی کشور ؛

بچه های کلاس مدیریت خبر و ویراستاری ؛

بچه های کلاس گزارش باشگاه ؛

بچه های مشتاق کلاس خبر رودهن.

کلاس‌های قدیمی

مطالبی را که پیش‌ترها در وبلاگ‌های دیگرم آورده‌ام به تدریج در این وبلاگ با همان شکل و حال و هوا خواهم آورد.

کلاس ؟

کلاس ، یاد انگیز است ؛
کلاس خاطره انگیز است ؛
کلاس به مکتب می‌کشاند طفل گریزپای را در روزجمعه ؛
کلاس کسالت‌بار است و گریزاننده ؛
کلاس کابوس است و ...
کلاس ...
برای شما ...
کدام است؟...
برای من
کلاس
حجرالاسود دانایی است؛
جایی است که...
(این را در آینده خواهم گفت. این وبلاگ برای همین ایجاد شده است...)